سیمای منابع طبیعی کردستان
زاگرُس یا کُر رشته کوهی است زاده برخورد دو صفحه تکتونیکی اوراسیا و عربستان که ازکرانههای دریاچه وان ترکیه تا جنوب شرقی ایران امتداد دارد ؛ خواستگاهی برای سکونت اولین جوامع بشری و سکونتگاه اصلی ماده ها . سکونتگاهی در دل جنگل، رودخانه و مرتع های سر سبز که اکنون با گذشت سالیان سال هنوز پا بر جاست . کردستان در بخش شمالی زاگرس میراث دار بخشی از این گنجینه گرانبهاست . آمار رسمی حاکی از آن است که 20 درصد جمعیت کشور شامل عشایر، جوامع محلی و شهرنشینان به منابع تولیدی این اکوسیستم حساس و شکننده وابستگی دارند. این رویشگاه بستر حیات و سلامت زیستگاهی کشور و پشتیبان تنوع زیستی گیاهی و جانوری و کانون تنوع فرهنگی است. زادگاه تمدنهای کهن ایران باستان و دارای پتانسیل بالای گردشگری، طبیعی و تاریخی است. رشته کوههای غرب کشور به صورت رشتههایی موازی، تمامی پهنه استان را دربر گرفتهاند و یخچالهای قلل مرتفع، چشمه سارهای فراوان پوشش مناسب جنگلی و مرتعی دامنههای مناطق کوهستانی،محدوده طبیعی آن را تشکیل میدهند. میزان ارتفاع و بارش برف و باران در این بخش از زاگرس زیاد میباشد بلندیهای زاگرس حوضه آبخیز رودخانههای زایندهرود، کارون و کرخه و دز را تشکیل میدهد و با توجه به حجم بارش و پایین بودن سطح تبخیر و موقعیت نسبتاً مناسب سازندهای زمینشناختی بخش اعظم آبهای زمینی و زیرزمینی کشور به میزان ۴۵ تا ۵۰ درصد را تأمین میکند. هر چه از قسمت شرق به طرف غرب استان برويم كوهها مرتفع تر و سنگلاخيتر و درههاي تنگ تر و عميقتر ميباشد تا حدي كه زراعت در آن در محدودهها اندک و عمدتا باغداری قابل اجرا است ، برعكس هرچه از غرب به طرف شرق پيش برويم درهها وسيعتر و دشتها با حاصلخيزي بيشترظاهر ميشود و كشاورزي بصورت مکانیزه توسط روستائيان انجام مي گيرد. رودخانه های قشلاق ،گاورود و آزاد و دزلی و گردلان و در نهایت رودخانه عظیم سيروان در ميان اين كوهها ، درههاي عميقي به وجود آوردهاند يا مانند چهل چشمه ، پهنه نسبتاً وسيعي را دربر گرفتهاند و سرچشمه رودهاي مهمی چون قزل اوزن هستند. بعضي از اين كوهها نيز به صورت قله هاي منفرد و از تودههاي آتش فشاني تشكيل شدهاند مانند كوه شيدا. باتوجه به كوهستاني بودن منطقه و بارش نسبتاً فراوان ، آب هاي روان مهمترين عامل فرسايش اند كه حاصل آن ايجاد دشتهاي كوچك وبزرگ استان است . دشت ها در بخش شرقي وشمال شرقي استان گسترش يافته اند وبه دليل شرایط توپوگرافی منطقه ، وسعت زيادي ندارد . ويژگي غالب اين دشت ها ، ارتفاع زياد آن هاست در بخش غربي استان ، دشت ها به استثناي دشت مريوان كه نسبتاً وسيع است. میزان 1773328 هکتار از مساحت استان را جنگل ها و مراتع تشکیل می دهند که حدود 62 % سطح استان و 1.72 % سطح منابع طبیعی ایران می باشد . سطح جنگلهای استان کردستان 373328 هکتار است که معادل 2.63% سطح جنگلهای کشور و 0.26% جنگل های جهان می باشد . سلسه جبال زاگرس، وسیعترین و اصلیترین رویشگاه گونههای مختلف بلوط در ایران بوده و به همین دلیل این منطقه از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. کردستان رویشگاه خاص دار مازو بوده و در برخی از مناطق با بلوط ایرانی یا یوول یا هر دو گونه در هم میآمیزد. گونه یوول خاص مناطق مرتفع با خاکهای حاصلخیز و عمیق بوده و گسترش آن از آخرین حد شمالی زاگرس شروع و تا پایان یافتن محدوده جنگلهای مریوان (هممرز با پاوه در استان کرمانشاه) خاتمه مییابد.
استان کردستان با توجه به جایگاه خاص اکولوژیکی و به علت برخورداری از تنوع آب و هوایی ، خاک و پوشش های نباتی مناسب وسایر مواهب الهی و طبیعی از امکانات بالقوۀ زیادی به ویژه در عرصه های منابع طبیعی تجدیدشونده برخوردار است که با شناخت دقیق استعدادها و توجه به توان اکولوژیکی عرصه ها و با بهره مندی از آنها می توان نسبت به ترسیم برنامه ریزیهای مبتنی بر توسعۀ پایدار در راستای حفظ و احیا وتوسعۀ این منابع اقدام نمود .با توجه به آخرین بررسیها ، مراتع استان با مساحت 1414000 هکتار که معادل 48 درصد کل سطح استان است را به خوداختصاص داده است که عمدتاً در غرب ، شمال ، شمال شرقی و جنوب غربی استان رویش دارند ، این پوشش مرتعی عمدتاً و هر چه از سمت غرب استان به طرف شرق حرکت کنیم بدلیل خصوصیات ویژه حاکم بر منطقه از سطح مراتع کاسته می گردد به گونه ای که نیمه شرقی استان را دشتهای کشاورزی تشکیل میدهد. سطح مراتع استان حدود 1.6درصد کل مراتع کشور را شامل می شوددر سطح استان مراتعی با خصوصیات منحصر بفرد وجود دارد که می تواند به عنوان آشیانه های اکولوژیکی و منبع با ارزش ذخیرۀ ژنتیکی مورد توجه قرار گیرند . مراتع سارال ، سرشیو شاهو و کوهسالان با پوشش خالصی از خانواده چتریان و گندمیان خوشخوراک از نوع درجه یک با پوشش عالی از آن جمله اند.مراتع استان کردستان با توجه به ویژگیهای کمی و کیفی در سه سطح مورد بررسی قرار می گیرد : الف) – مراتع متراکم : وسعت مراتع متراکم تیپیک استان حدود 476000 هکتار می باشد . این نوع از مراتع با تولیدی قریب به 750 کیلوگرم علوفۀ قابل برداشت در هکتار ، 34درصد از سطح مراتع استان را به خود اختصاص داده است . ب)- مراتع نیمه متراکم : وسعت این مراتع در استان حدود 532000 هکتار بوده و توان تولیدی آن حدود 450 کیلوگرم علوفه قابل بهره برداری در هر هکتار می باشد ، این میزان از مراتع ، سطحی حدود 38 درصد کل مراتع استان را به خود اختصاص داده است . ج )- مراتع کم تراکم : وسعت مراتع کم تراکم در سطح استان قریب به 392000 هکتار می باشد این نوع از مراتع از توان تولیدی علوفه قابل برداشت به میزان کمتر از 250 کیلوگرم در هکتار برخوردار می باشد . مراتع کم تراکم حدود 28درصد از کل سطح مراتع استان را به خوداختصاص داده است . این مراتع عمدتاً در نواحی شرقی استان گسترش یافته اند . از مهمترین عوامل تخریب جنگلها و مراتع زاگرس می توان به :
تـامیـن سوخـت هیزمی و مـصارف روستـایی هرچند در سال های اخیر توسعه زیرساخت های تغییر الگوی سوخت و جایگزینی سوخت های فسیلی، روند استفاده از سوخت های هیزمی در آبادی های داخل و حاشیه جنگل را کاهش داده است اما کماکان در مناطق دور افتاده و فاقد جاده های دسترسی و جایگاه های سوخت فسیلی، جنگل ها منبع اصلی تامین سوخت و مصارف روستایی به حساب می آیند. ماجرای نگران کننده ای که با توجه به فقر پوشش تاجی توده های جنگلی، در هر سطحی که باشد برای جنگل های زاگرس تهدیدی تخریب گر خواهد بود. امروزه یک تصور غلط که در بین مردمان عادی و حتی در بین کارشناسان وجود دارد این است که خارج کردن چوب های خشک یا خشکه دارها از جنگل جهت چوب سوخت خسارت زیادی به جنگل وارد نمی آورد. ولی واقعیت اینست که ارزش یک خشکه دار در یک اکوسیستم بویژه در اکوسیستمهای جنگلی زاگرس به جهت پایین بودن حاصلخیزی خاک و کم بودن پوشش درختی زنده، کمتر از درختان سراپا نیست و خارج کردن این بخش و عدم برگشت آن به چرخه اکوسیستم سبب تخریب بیش از پیش آنها شده است چرای پرشمار دام جنگلهای این ناحیه رویشی در تامین و تولید پروتیئن کشور نقش اساسی را بازی می کنند. به عبارتی جنگل و مراتع کردستان یکی از مهمترین قطبهای دامپروی کشور است. اما باید توجه داشت که این تولید در ازای تخریب و از بین رفتن بسیاری از گونه های ارزشمند گیاهی منطقه است. به نظر می رسد در این جنگلها تعادل مناسبی بین تعداد دامها و ظرفیت مرتع وجود ندارد. به طوری که بر اساس منابع موجودظرفیت فعلی جنگلها و مراتع کمتر از یک سوم تعداد واحد دامی است. تعلیف نهال ها، قطع درختان به صورت سرشاخه بری و یا کمربری، تعلیف لاشبرگ کف جنگل، کاهش بارخیزی خاک و اختلال در چرخه طبیعی حیات گیاهی، تعلیف میوه درختان و جمع آوری میوه برای تغذیه زمستانی دام که تهدید حیات جانوری جنگل را نیز به دنبال ذارد، ایجاد کوبیدگی و فشردگی خاک، افزایش میزان هرز آب ها، فقدان تجدید حیات جنسی و اختلال در تجدید حیات غیرجنسی از پی آمدهای چرای بی رویه دام در جنگل های زاگرس است.
معیشت سنتی و وابسته جوامع محلی جنگل نشین باعث شده است تا زیراشکوب بخش وسیعی از عرصه جنگلی زاگرسی در شیب های مختلف تحت زراعت دیم قرار گیرند. زراعت دیم در زیراشکوب توده های جنگلی و تغییر کاربری نامناسب در عرصه های جنگلی زاگرس تهدیدی جدی برای این زیست بوم ارزشمند بوده که متأسفانه افزایش جمعیت، عدم توسعه یافتگی متناسب با طبیعت منطقه، درآمد ناکافی واحدهای اقتصادی موجود و نیازهای اشتغال زایی در منطقه، هر روز بر وسعت این تهدید ویرانگر افزوده و اضافه بر جنگل زدایی تدریجی، روند فرسایش خاک در منطقه را تشدید خواهد کرد. آتش سوزیها یکی از عوامل مهم دیگری که آیندۀ جنگلهای کردستان را مورد تهدید قرار داده است، آتش سوزیهای عمدی و غیر عمدی در عرصۀ این جنگلهاست. آتش سوزی، سبب مرگ بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری و از بین بردن خشکه دارها، لاشبرگها و مواد آلی خاک شده و سبب تخریب چرخه های عناصر موجود در یک اکوسیستم می شود که در نهایت مرگ اکوسیستم جنگلی را به همراه دارد. توسعۀ زیر ساختها توسعۀ زیر ساختها از جمله جاده سازی، خطوط انتقال برق، تلفن، گاز و غیره از جمله مواردی که سبب تخریب رویشگاه های جنگلی و به هم خوردن اکوسیستم آن اکثر نقاط دنیا می شود. از آنجایی که برخی از این موارد برای زندگی بشری اجتناب ناپذیرند، باید نهایت دقت را بکاربرد تا کمترین میزان تخریب به طبیعت وارد آید تغییرات شدید اقلیمی، افزایش نیم درجه ای دمای منطقه، خشکسالی و کاهش بارشهای سالانه، افت سفره های زیر زمینی و دیگر عوامل محیطی در مناطق غربی زاگرس موجب برخاستن خاک و ایجاد پدیده گرد و غبار و در نهایت آغاز مرگ اکوسیستم جنگلی زاگرس شده است. راهکارهای مقابله با تخریب در جنگلهای زاگرس قرق در بسیاری از مناطق، به ویژه در مجاور روستاها و شهرها و ارتفاعات پایین به جهت ترددهای بسیار زیاد دام و انسان، پوشش گیاهی به کلی از بین رفته و خاک در معرض کوبیدگی وفرسایش شدید قرار دارد. در بعضی از مناطق، حتی گونه های علفی نیز فرصت استقرار را نداشته و در صورت استقرار در فصل بهار، به جهت چرای زودهنگام به مرحله بذردهی نمی رسند. ادامه چنین روندی مطئمنا ضمن انهدام کلی پوشش های گیاهی این مناطق، پوشش ارتفاعات بالا و مناطق دوردست را نیز تحت تاثیر قرار می دهند، که این خود نشانه هایی از یک زنگ خطر جدی برای زاگرس است. به نظر مسئله قرق جنگلهای زاگرس، بایستی به شدت به ویژه برای مناطقی که حساسیت بیشتری از نظر تخریب دارند، پیگیری و اجرا شود. همچنین در صورت امکان بهصورت مصنوعی بذر گونه های علفی و بوته ای را بایستی وارد عرصه های جنگلی کرد استقرار برجهای دیدبانی در مناطق حساس به آتش سوزی آتش سوزیهای عمدی و غیر عمدی از مواردی است که همیشه هزینه های زیادی هم از جهت خاموش کردن آن و هم از جهت استقرار مجدد پوشش گیاهی به همراه داشته است. علاوه بر این به صورت غیر مستقیم نیز با آلوده کردن هوا، خاک و آبها ضررهای زیادی برای جوامع بشری به همراه دارند. بسیاری از این فجایع بزرگ به خاطر حضور دیرهنگام ماموران در محل حادثه است. به عبارتی چنانچه قبل از گسترش آتش سوزی در سطوح وسیع، بتوان در محل حاضر شد، می توان از ایجاد آتش سوزیهای وسیع جلوگیری کرد. لازمه اینکار استقرار برجهای دیدبانی به ویژه در مناطق مستعد آتشسوزی و یا گشت مناسب و مداوم در فصولی که پوشش خشک است، می باشد. بدون شک هزینه احداث چنین ایستگاههایی بسیار کمتر از مجموع هزینه های خاموش کردن آتش میباشد. قابل ذکر است که وجود این ایستگاههادر داخل جنگل از قطع و سرشاخه زنی درختان توسط دامداران و یا از چرای بی رویه توسط آنها نیز جلوگیری می کند. تغییر شیوه معیشت جنگل نشینان مردمان این سرزمین به خاطر درآمد پایین و عدم تامین هزینه های زندگی مجبورند با روشهای مختلفی از جمله تبدیل جنگلها و مراتع به زمین های کشاورزی، زراعت دیم در زیر اشکوب درختان، قطع درختان جهت ذغال گیری، قطع درخت جهت گرم کردن منازل، دامداری سنتی و غیره باعث تخریب اکوسیستمهای طبیعی زاگرس می شوند. در صورتی که اگر این روستانشینان شغل مناسب و در آمد کافی داشته باشند، میزان وابستگی آنها به جنگلها بسیار کاهش خواهد یافت. علاوه بر این با توجه به اینکه مردمان این منطقه سرمایه اولیه جهت ایجاد مشاغل جدید ندارند، لذا پیشنهاد می گردد مشاغلی که تخریب کمتری برای طبیعت به همراه دارند مانند پرورش زنبور عسل، پرورش گیاهان دارویی مورد حمایت ویژه دولت قرار گیرند تا ضمن ایجاد اشتغال برای روستانشینان، میزان تخریب این رویشگاهها نیز کاهش یابد. در بسیاری از موارد نیز لازم است جهت جلوگیری از قطع درختان بلوط جهت گرم کردن منازل، پخت نان، طبخ غذا و غیره سوخت ارزان در اختیار جنگل نشینان قرار گیرد. توسعۀ کشت گیاهان دارویی زاگرس موزه ای از گیاهان دارویی و صنعتی بوده و رویشگاه بسیاری از گونه های درختی، درختچه ای، بوته ای و علفی است که می توان از آنها فرآورده های دارویی و صنعتی بهدست آورد. بنابراین در این زمینه می توان با برنامه ریزی مناسب برای احیاء، توسعه و فرآوری این محصولات، گامی اساسی و پایدار هم در جهت حفاظت از گونه و هم جلوگیری از تخریب آنها با ایجاد اشتغال برای مردمان محلی به وجود آورد. لازمه اینکار در مرحله اول برنامه ریزی های اصولی در جهت توسعه این گونه هاست تا توجیه اقتصادی برای سرمایه گذار داشته باشد. علاوه بر این بایستی کاری کرد که ریسک سرمایه گذاری توسط بخش خصوصی کاهش یافته و سرمایه گذار با حمایت بخش دولتی، امکان فعالیت مطلوب در این بخش را بدست آورد مشارکت مردمی مشارکت در منابع طبیعی فرآیندی داوطلبانه و همه جانبه است که همدلی و همبستگی کامل بین عناصر ذینفع را مورد توجه قرار داده و هدف آن حفظ، احیاء، توسعه و بهره بردای بهینه از منابع طبیعی تجدید شونده با کمک و همکاری مردم می باشد. به عبارتی مشارکت در منابع طبیعی به معنای فعالیتهای داوطلبانه در جهت حفظ منافع مردم و اهداف سازمان جنگلها و مراتع )حفظ، احیاء، توسعه و بهره بردای بهینه از منابع طبیعی تجدید شونده( است که این فعالعیت ها سبب ارتقاء فرهنگ منابع طبیعی در بین مردم شده و همبستگی و همدلی اجتماعی برای بهره بردای بهینه از منابع طبیعی بیشتر می شود. از آنجایی که که در زاگرس مردمان روستایی کاملا با جنگل در ارتباط می باشند و بیشتر نیازهای خود را به طور مستقیم یا غیر مستقیم از جنگل بدست می آورند، بنابراین بایستی با برنامه ریزی منظم و فرهنگ سازی درست در جهت حفظ منابع طبیعی، مردمان محلی را در جهت حفظ، احیاء، بهره بردای بهینه از محصولات فرعی تشویق و ترغیب کرد(5).
آگاهی از این گنجینه گرانبها و پتانسیل های آن امر خطیر حفاظت این منابع طبیعی را بیش از بیش برجسته تر می نماید 1- طرح جامع حفاظت ازعرصه های منابع طبيعی جلوگيری ازقطع درختان وآتش سوزی ، اجرای طرح جايگزينی سوخت فسيلی ، استقرار شبکه بی سيم 2- طرح ملی نهضت سبز با مشارکت NGO با مشارکت مردم دريک دوره 20 ساله توسعه درختکاری انجام می شود. 3- طرح تعادل دام ومرتع به منظور تعادل دام ومرتع توسعه طرح های مرتع داری تبديل مرتعهای کم بازده است. 4- طرح تکميل مميزی اراضی ، جهت شناسائی وتعيين حدود منابع طبيعی ازسايراراضی می باشد.
مساحت جنگلهای طبیعی کردستان در حال حاضر در حدود 320.000هکتار است در حالیکه در گذشته نه چندان دور مساحت این جنگلها 500.000هکتار بوده است. جنگلهای منطقه در حال حاضر یکی از اجزاء لاینفک تأمین معیشت جوامع روستائی بطور اخص و جوامع شهری بطور اعم میباشد. مهمترین عوامل اصلی تخریب جنگلهای کردستان عبارتند از: 1- افزایش جمعیت جنگلنشین و حاشیهنشین: از مهمترین عوامل مؤثر و مهم در کاهش کمی و کیفی جنگلها را میتوان پراکندگی بیش از حد دهات و روستاها در اقصی نقاط مناطق جنگلی و بالا بودن تراکم جمعیت در واحد سطح نام برد. 2- تبدیل جنگل به اراضی زراعتی و باغات میوه: چون اکثریت جنگلهای بلوط، در مناطق کوهستانی و مرتع واقع شدهاند، مناطق کمشیب و مستعد آن باقی ماندهاند، بنابراین با گذر از جنگل و شناسائی مناطق مناسب نسبت به پاکتراشی و کف بْرکردن کلیه درختان و درختچهها در طی چند سال اقدام کرده و آن را به زمین زراعتی تبدیل میکنند. 3- قطع درختان جنگلی برای تأمین سوخت زمستانی: متأسفانه در طول سالهای گذشته بدلیل کمی سوختهای فسیلی ناشی از جنگ تحمیلی و در حال حاضر نیز بعلت ناینده جمعیت، افزایش سریعی در تعداد دامهای موجود، برای تأمین لبنیات، تولید پشم، فروش دام و ایجاد کار و اشتغال آغاز شده است. بعلت اینکه دامها مخصوصاً بْز از نهالها و شاخه و برگ درختان تغذیه میکند در نتیجه موجب نابودی جنگلها میگردد. 4- سرشاخهزنی درختان بلوط توسط دامداران به منظور تأمین علوفه زمستانی دامها: که این عمل موجب کاهش کیفی و کمی جنگلها گشته و باعث فرسایش خاک، بدفرم شدن درختان، توقف یا کندی رشد قطری و ارتفاعی درختان و نیزکندی زادآوری و تجدید حیات درختان جنگلی میشود. 5- استفاده سنتی از درختان بلوط، بعنوان مصالح ساختمانی و آلات و ابزار کشاورزی: به استثنای موارد خاصی که تا حدودی سبب تغییر بافت، خانههای روستایی شدهاند، هنوز هم استفاده از تنههای راست و صاف درختان بلوط، بعنوان تیر ساختمانی رایج و معمول است. از طرف دیگر چون پشت بامها را با گل میپوشانند لذا از شاخه و برگ درختان و تیرکهای چوبی بعنوان تأمین مصالح ثانویه روی تیرهای سقف خانهها استفاده میکنند. 6- پائین بودن فرهنگ منابع طبیعی در بین اقشار مختلف مردم: بویژه در مورد جنگلها و مراتع منطقه و شیوه بهرهبرداری از آنها و ارتباط آن با منابع طبیعی و عدم اطلاع آنان از وخامت و نابودی منابع طبیعی که چاره آن فقط آموزش تدریجی اصول حفاظت منابع طبیعی به روستائیان، جنگلنشینان و کشاورزان میباشد. 7- آتشسوزیهای عمدی یا اشتباهی: 8- بهرهبرداری نادرست، غیراصولی از شیره سقز درختان بنه 9- بهرهبرداری نادرست از گالهای صنعتی درختان بلوط از جمله گال مازوج و خرنوک و… که گاهی بهرهبرداران موجب شکستن شاخههای درختان میشوند. 10- بهرهبرداری از معادن سنگ و جادهسازی در مناطق جنگلی که موجب تخریب جنگلها میگردد. 11- ذغالگیری 12- چرای مفرط دام 13- جمعآوری بذر درختان بلوط توسط دامداران و جنگلنشینان: بدلیل اینکه سنجاب در داخل تنه درختان جنگلی زندگی میکند لذا شکارچیان اقدام به سوراخ کردن تنه درختان بوسیله تبر مینماید که این امر موجب از بین رفتن درختان میشود. 14- آفات و بیماریهای گیاهی و گیاهان انگلی از جمله دارواش یا موخور که موجب تضعیف درختان میشوند. 15- خشکسالیها 16- بهره برداری از درختان جنگلی جهت تهیه صنایع دستی و استفاده در صنعت نجاری 17- سایر عوامل طبیعی مانند سیل و طوفان، رعد و برق، زلزله و بهمن و…. |